.jpg "جشنواره مجریان و هنرمندان صحنه ایران")
ده رهنمود برای اينکه " چگونه چيزها را به دل نگيريم "، توسط فريبا علومی يزدی
هر گونه تعاملی با ديگر افراد، خواه با رئيستان،مشتريتان، پدرتان و يا دوستتان می تواند منجر به صدمه ديدنتان و يا آزرده شدنتان شود. بعضی افراد ، بسيار ساده تر از ديگران صدمه می بينند. اين گونه افراد حساس هستند و همه چيز را به دل می گيرند. در اينجا نکاتی را برای کمک به اين که مسائل را به خود نگيريد و روابط شادتری داشته باشيد آورده ام.
1_ بفهميد که چرا صدمه ديده ايد.
بفهميد که چرا صدمه ديده ايد و با توجه به علت واکنش نشان دهيد. آيا به خاطر موضوعی که در گذشته اتفاق افتاده است صدمه ديده ايد؟ آيا موضوعی که در گذشته برايتان اتفاق افتاده است را با موضوعی که امروز پيش آمده مربوط می سازيد و آن موضوع کوچک را برای خود بزرگ می کنيد؟ برای مثال، اگر مادرتان در زمان بچگی به شيوه خاصی شما را نگاه کرده است و امروز هم به همان شيوه به شما نگريسته است_ آيا بر طبق نگاه امروز از خود واکنش نشان می دهيد و يا بر طبق نگاهی که در دوران کودکی به شما شده بود؟اگر پاسخ شما مورد دوم است، سعی کنيد طوری رفتار کنيد که انگار بار نخست است که چنين نگاهی به شما می شود!
2_ بخنديد و چراغی از آن برای روشن کردن راه خود ايجاد کنيد.
خنديدن می تواند بهترين راه علاج و درمان باشد.اگر بخواهيد رفتار بدی داشته باشيد نمی توانيد پر انرژی باشيد. البته اين به اين معنی نيست که اجازه دهيد که مورد سوء استفاده قرار گيريد. می توانيد موارد و توضيحات آزار دهنده را به راحتی از زندگيتان بزداييد.
3_ آنچه که قبلاگفتيد را برای شخص ديگری تعريف کنيد و آن را به يک داستان بامزه تبديل کنيد.
به شخص ديگری اتفاقی را که افتاده است را به شکل يک داستان خنده دار بازگو کنيد. در گفتن اتفاقی که افتاده است مبالغه گويی کنيد، به روشی برای بامزه بيان کردن اتفاقات فکر کنيد...با اين کار می توانيد از آزار و اذيت رساندن به خود جلوگیری کنيد.
4_ با تاخير پاسخ دهيد.
بيشتر مردم خيلی سريع و حتی بدون اينکه در مورد آنچه می خواهند بگويند فکر کنند پاسخ می دهند. مانند اين است که کسی چيزی را به سمتتان پرتاپ کند. آيا همان جا می ايستيد و اجازه می دهيد که به شما ضربه بزنند يا از خود دفاع می کنيد؟ قبل از اينکه پاسخ بدهيد کمی فکر کنيد. به خود فرصت فکر کردن به دادن پاسخی مناسب را بدهيد و مطمئن شويد با پاسخی که می دهيد آزار و اذيتی به کسی وارد نمی کنيد.
5_ به اين فکر کنيد که ديگران افراد "بی تجربه و خام " هستند.
به جای اينکه فکر کنيد که ديگران قصد ترساندن شما را دارند، رفتار رياست مآبانه دارند و يا پرخاشگر هستند به اين فکر کنيد که بی تجربه و خام هستند. گاهی پيش می آيد که با خود بگوييد " چه راه بدی را برای بيان حرف هايش انتخاب کرد، در عجبم که چرا چنين حرفی را زده؟ " با اين کار خود را آرام می کنيد و مانع از نشان دادن عکس العمل از خود می شويد، همچنين به طرف مقابل نيز کمک کرده ايد.
6_ مشخص کنيد که چه چيزی از اهميت خاصی برای شما برخوردار است.
گاهی اوقات مردم به شکاياتی که مستقيما به آنها وارد می شود پاسخ می دهند. اين کار را انجام ندهيد. به اين بيانديشيد که چه چيز خاصی درباره شما وجود دارد و شکايات کلی که اگر در موقعيت يکسانی با فرد ديگری واقع می شديد بر شما وارد می شد چه چيزهايی هستند؟
7_ به شرايط بحرانی و تنش آور دقت کنيد و پيش از اينکه گسترش پيدا کنند اجازه دهيد بروند.
به شرايط بحرانی و تنش آور دقت کنيد و پيش از اينکه گسترش پيدا کنند اجازه دهيد بروند. هر يک از ما وقتی در موقعيت آزار ديدن قرار می گيريم دچار تغييرت فيزيکی می شويم. اگر می توانيد شکم و يا گردن خود را سفت کنيدو يا دستانتان را به هم چنگ بزنيد، خيلی زود، شانس بيشتری را برای اينکه خود را از شرايط تنش زا رها کرده و به دام نظرات و احساسات ديگران نيفتيد خواهيد داشت. بعضی افراد هنگامی که به دام شرايط تنش زا می افتند شروع به به بازی کردن با ناخن های خود می کنند. نشانه های شما زمانی که گرفتار اينگونه شرايط می شويد چه هستند؟
8_ نفس خود را نگه داريد.
نفس خود را به درون بکشيد و نگه داريد و بعد بيرون بدهيد. بعضی افراد وقتی خبری ناخوشايندی را می شنوند نفس خود را به درون می کشند و اجازه ی خروج به آن را نمی دهند.
9_ نفس عميق بکشيد.
نفس عميق بکشيد تا بتوانيد تنفستان را آرام و خونسرد، مرتب و عميق نگه داريد. حتی در جلسات و قرار ملاقات ها می توانيد دستان خود را بر روی قسمت پايين قفسه ی سينه ی خود قرار داده تا يادآوری شود که نفس عميق و مرتب بکشيد. اگر سرعت نفس کشيدنتان بالا می رود و تنفس عميق نداريد از نشانه های گرفتار شدن به شرايط بحرانی است.
10_ چيزهايی که می بينيد و می شنويد را به مثابه ی انتقاد و عيب جويی تلقی نکنيد.
نسبت به چيزی که وجود ندارد تعبيری نداشته باشيد. کار ساده ای است که مطلبی را بخوانيد و بفهميد که منظور نويسنده چيست و يا آنچه را که نويسنده قصد دارد به شما انتقال دهد را تصور کنيد. ممکن است آن ، اين طور هم نباشد. برای مثال شايد شما به شکل ضربدری شانه هايتان را نگه داشته باشيد به خاطر اينکه صدمه نبينند و نه به خاطر اينکه دوست نداريد به صحبت های شخص مقابلتان گوش دهيد! شايد دو نفر هنگامی که شما از اتاق خارج می شويد در حال پچ پچ کردن باشند و شما تصور کنيد که آنها در حال صحبت کردن درباره ی شما هستند اما در واقع در حال صحبت کردن راجع به مهمانی ديشب هستند.
با به دل نگرفتن چيزها و مراقبت از خود، شانش سلامتی خود را افزايش می دهيد و می توانيد به ديگران نيز توجه بيشتری داشته باشيد.
